پایگاه اینترنتی عترت طاهرین
پایگاه اینترنتی عترت طاهرین

پایگاه اینترنتی عترت طاهرین

تکرر کلمه اهل بیت


کلمه «اهل البیت » در موارد بسیار زیادی از سخنان رسول اکرم صلی الله علیه وآله برای گروه خاصی که به آن حضرت صلی الله علیه وآله منسوبند، به کار رفته است. برای اینان(اهل البیت) اوصاف و ویژگی هایی بیان گشته، منزلتی شایان قرار داده شده ودر قبال آنان، حقوق و مسؤولیت های فراوان و گوناگون و در عین حال مهم وخطیر بر عهده امت گذاشته شده است.
در قرآن نیز در موارد گوناگون و با تعابیر مختلف از همین گروه سخن به میان آمده است. یکی از آن تعابیر «اهل البیت » است. از آن جایی که گروهی به عمد یا سهو در تعیین منظور قرآن از کلمه «اهل البیت » به راست و چپ رفته اند، لازم دیدیم که دقیقا به بحث و بررسی درباره این مطلب بپردازیم.از خداوند متعال یاری می جوییم و بر او توکل می کنیم و بحث را به حول وقوه او پی می گیریم.

رسول اکرم صلی الله علیه وآله منظور از تعبیر «اهل البیت » را در یکی از مواردی که درقرآن آمده، به شکلی غیرقابل تشکیک و تاویل تبیین کرده است، اما با کمال تعجب باید گفت: این تصریحات هم نتوانسته است ریشه اختلاف را از بین ببرد; و دلیل آن، وجود افرادی است که اصرار دارند در این مورد یا موارددیگر به صورت آشکار و پنهان و بنا به دلایلی با رسول خداصلی الله علیه وآله مخالفت کنند! تفصیل مطلب را در مباحثی که در پی می آید بیان خواهیم کرد.

اهل بیت در قرآن

لفظ «اهل بیت » سه بار در قرآن کریم آمده است:

اول، در داستان موسی علیه السلام، آن گاه که نوزادی کوچک بود و خانواده فرعون او را پیدا کردند تا در آینده، دشمن و مایه اندوهشان باشد و پستان هیچ زنی را به دهان نگرفت و خانواده فرعون در کارش درمانده شدند. آن گاه خواهرموسی علیه السلام به آنان گفت:

هل ادلکم علی اهل بیت یکفلونه لکم وهم له ناصحون فرددناه الی امه کی تقر عینها ولا تحزن;

آیا مایلید که من شما را به خانواده ای که دایه این طفل شوند و او را با مهربانی تربیت کنند راهنمایی کنم؟ بدین وسیله ما موسی را به مادرش برگرداندیم تادیده اش به جمال موسی روشن شود و حزن و اندوهش برطرف گردد.

در این آیه بیانی وجود ندارد که مشخص سازد: منظور خواهر موسی علیه السلام ازاین تعبیر چه بود؟ آیا منظورش تمام کسانی بودند که با آن خانواده قرابت وخویشاوندی داشتند یا بعضی از آنان؟ و آیا منظورش فقط قرابت نسبی است یا نسبی و سببی؟ یا علاوه بر قرابت نسبی و سببی کسانی را که از راه ولاء و یاتربیت هم به خانواده منتسب هستند در برمی گیرد؟

گذشته از این، لفظ اهل بیت به صیغه نکره آمده است نه به صیغه معرفه،یعنی اهل البیت.

دوم، در داستان ابراهیم علیه السلام، آن گاه که همسرش از بشارت فرشتگان که به او مژده دادند اسحاق و پس از او یعقوب را به دنیا خواهد آورد به شگفت آمد. ملائکه به او گفتند:

اتعجبین من امر الله رحمة الله وبرکاته علیکم اهل البیت انه حمیدمجید;

فرشتگان به او (زن ابراهیم) گفتند: آیا از کار خدا عجب داری؟ (عجب مدارکه) رحمت و برکات خدا مخصوص شما اهل بیت است; زیرا خداوند بسیارستوده صفات و بزرگوار است.

در این آیه مبارکه همسر ابراهیم علیه السلام از اهل البیت شمرده شده است; زیرااو در این آیه مورد خطاب قرار گرفته است، اما این نمی تواند دلیل این مطلب باشد که همسر هم در تمام مواردی که لفظ اهل البیت اطلاق شده، حتی درمواردی هم که قرینه مناسب برای تعیین مقصود وجود ندارد، جزء اهل بیت است; زیرا توجیه خطاب در آیه فوق الذکر به همسر ابراهیم علیه السلام می تواندقرینه ای برای داخل شدن وی در زمره اهل یت باشد، اما نمی تواند دلالت کندبر این که کلمه اهل البیت، همسر را هم در برمی گیرد، به گونه ای که به مجردشنیدن این کلمه و بی هیچ قرینه ای، باید به ذهن شنونده تبادر کند. در مباحث آتی بحث بیش تری درباره این آیه خواهد آمد.

سوم، فرموده خداوند متعال:

یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولا معروفا وقرن فی بیوتکن ولاتبرجن تبرج الجاهلیة الاولی واقمن الصلاة وآتین الزکاة واطعن الله ورسوله انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا واذکرن مایتلی فی بیوتکن من آیات الله والحکمة ان الله کان لطیفا خبیرا.

ملاحظه می شود که فرموده خداوند متعال: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا» در میان آیاتی قرار گرفته که زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مخاطبند و بلکه جزء یکی از این آیات است. همین موجب شده که آن شبهه معروف در مراد آیه برای عده ای پیش آید و همان گونه که خواهیم دید گروهی آن را انگیزه ای برای برانگیختن شک هایی پیرامون مفاد حقیقی آیه مبارکه قرار می دهند.
نتیجه گفته ها

اگر در این گفته ها به دقت بنگریم، خواهیم یافت که تمام آنها پیرامون سه عنصر دور می زند.

اول، دخول زنان در مراد از کلمه «اهل البیت » یا به طور مستقل یا بااصحاب کساء یا با سایر بنی هاشم یا با افرادی که دایره شمول گسترده تر یاتنگ تری دارد.

دوم، دخول خویشاوندان پیامبرصلی الله علیه وآله; یعنی، بنی هاشم، غیر از اصحاب کساء;یعنی، کسانی که صدقه بر آنان حرام است و با پیامبرصلی الله علیه وآله خویشاوندی نسبی دارند. بعضی زنان پیامبرصلی الله علیه وآله را می افزایند و بعضی هم در نفی آنان اصراردارند.

سوم، اختصاص اهل البیت به اصحاب کساء. گروهی با استناد به روایات چندی که در این باره تصریح دارد، سایر امامان دوازده گانه را هم بدان می افزایند.

تمامی دلایل در حقیقت به نفی یا اثبات این عناصر برمی گردد، اگرچه دربیان آنچه که در اثبات آن می کوشند با هم اختلاف جزئی دارند.

نهایت امر این که، آنچه بعضی بیان کرده اند که منظور آیه تطهیر شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است و به نظر می رسد که زاید بر عناصر سه گانه فوق الذکراست، کسی را نیافتیم که در اثبات آن استدلال کرده یا بدان ملتزم شده و آن رامبنای عقیده خویش قرار داده باشد. از این رو، نیازی به نفی یا اثبات آن دربحث خود نمی یابیم. در این جا تنها به بررسی و بیان مطالبی خواهیم پرداخت که ارتباط مستقیمی با عناصر سه گانه فوق دارد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد